رویداد ایران-مستان سختی است و این روزها صف نفت شلوغ و اگر دیر بجنبی وا مصیبتا...چون باید تا چند روز از سرما زیر پتو بلرزی، پدرم کارگر است و خروس خوان از خانه میزند بیرون، برای همین یک روز در میان نوبت من است. امروز برف شدیدی می آید هنوز هوا گرگ و میش است از لای در نگاهی به سر کوچه انداختم حدود 10 نفر بودند پیت نفت را برداشتم و دوان دوان خودم را به آخر صف رساندم سرما به مغز استخوانم رسیده و دندان هایم به هم میخورد دستم را جلوی دهانم گرفتم و ها کردم بخار روی شیشه عینکم یخ بست و دنیا برایم تار شد، چند دقیقه بعد یک نفر آمد و با یک سلام و علیک با نفر جلویی خود را لای صف جا داد همینطور که به قد و بالای طرف خیره شده بودم به یاد فارسی سوم ابتدایی و درس همه جا به نوبت افتادم در این فکر بودم که ناگهان نفتی با صدای بلند گفت" نفت تمام شد" صدایش هنوز در گوشم بود که با ترس از خواب پریدم هنوز دندان هایم به هم میخورد سرم را برگرداندم و فریاد زدم پیت نفت کو ؟؟؟ پدرم برق را روشن کرد و گفت " من رفتم یادت نره امروز زود برو که نفت گیرت بیاد" از پنجره نگاهی به آسمان انداختم هنوز هوا تاریک بود اما نفت علاء الدین به ته رسیده بود و خاموش شده بود ؛ آری این کابوس دوران بچگی ما بود.
امروز جمعه 24 آبان 1398 است حوالی ساعت 10 از خواب بیدار شدم و طبق عادت همیشگی اول سری به فضای مجازی زدم تا بعد به زندگی واقعی برسم، اینترنتم را روشن کردم به سرعت برق و باد وصل شد و این خبر روی صفحه گوشی ام درجا خشکش زد " بنزین گران شد" چشم هایم را با دست مالیدم درست بود خواب نبود کابوس بچگی نبود این بنزین لیتری سه هزار تومان بود. از تخت پایین آمدم پنجره را باز کردم تا هوایی به سرم بخورد نفس عمیقی کشیدم ریه هایم به بوی دود و آلودگی عادت دارد نگاهی به پایین انداختم دلم برایش سوخت نگاهم به چراغ هایش گره خورد آهی کشیدم اما او حتی نا نداشت برایم چشمک بزند بیچاره دیروز از درد بی روغنی یاتاقان های میلنگش به تق تق افتاده بود تازه بی خبر از همه جا نمی داند باید زین پس سنگینی کپسول گاز را به دوش بکشد و طعم تلخ CNG را هم بچشد. اما این پایان کابوس بیداری ما نبود صبح روز بعد که بیدار شدیم فارغ از تکنولوژی کلاغ خبر آورد "اینترنت هم قطع شد" البته چندان هم بد نشد حداقل وقت مان آزاد شد و سری به عمه و خاله زدیم.
البته باید بگوییم که ما عادت داریم شب بخوابیم صبح بیدار شویم بگویند تخم مرغ گران شد گوجه نیز هم، خدا رحمت کند پدربزرگم را همیشه می گفت " پسته بخور غصه نخور" اما این روزها غصه رایگان کف خیابان ریخته است و پسته کیلویی خدا تومان...
علی ای حال این همه صغری و کبری چیدم تا بگویم ما شب ها کارت سوخت را در کنار کارت یارانه زیر بالش میگذاریم به امید اینکه در خواب ببینیم یارانه سه برابر شده و بنزین یک سوم راستی اگر بنزین هم در لیگ برتر تیم داشت مثل پرسپولیس که به 6می نازد و استقلال به 4 او نیز می توانست هتریکش را به رخ نفت و گاز بکشد.
می گویند شب یلدا بلندترین شب سال است آن هم فقط یک دقیقه حالا که ننه سرما با تاکسی اینترنتی خودش را به ما رسانده و پشت در منتظر تمام شدن طولانی ترین شب سال است به نظرتان فردای شب یلدا چه چیز گران خواهد شد؟ برای گرفتن تصمیمات مهم یک ثانیه کافی است تازه صدم هایی از ثانیه هم زیاد می آیید خدا رحم کند به فردای شب یلدا که یک دقیقه بیشتر از بقیه شب هاست.